یک سگی مرده به راه افتاده بود / مرد دندانش زهم بگشاده بود

مشخصات فایل برنامه معرفت سیزدهم اسفندماه ۱۳۹۵

موضوع برنامه: یک سگی مرده به راه افتاده بود / مرد دندانش زهم بگشاده بود

عنوان فصل: بررسی اندیشه عطار نیشابوری

مدت زمان برنامه: ۵۱ دقیقه

حجم فایل ویدئویی: ۱۰۹ مگابایت (MP4)

حجم فایل صوتی: ۲۰ مگابایت (MP3)

مختصری از متن برنامه:

یک سگی مرده به راه افتاده بود      مرد دندانش زهم بگشاده بود

بوی ناخوش زان سگ الحق می دمید      عیسی مریم چو پیش او رسید

همراهان رسم ادب برهم زدند          جملگی از زشتی سگ دم زدند

همرهی را گفت این سگ آن اوست   و آن سپیدی بین که در دندان اوست

نه بدی نه زشت بوئی دید او           و آن همه زشتی نکوئی دید او

پاک بینی پیشه کن گر بندهٔ              پاک بین گر بندهٔ بینندهٔ

حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام از راهی عبور می کرد. سگی مرده بود و مدتی از مردن اش هم گذشته بود. بدن سگ متعفن شده بود. دهان سگ هم باز مانده بود. بسیاری از حواریون اظهار تنفر کردند به دلیل منظره و بوی بدی که آنجا بود. یک حواری گفت که زیبایی دندان های آن سگ را شما ندیدید. این مطلب که شیخ عطار نقل کرده است بسیار حکمت آموز است.

در زندگی بدی هایی هست مانند آفت ها، بیماری ها و… بعضی آدمها فقط همین بدی ها را می بینند. کسی منکر بدی نیست. اما در بین بدی‌ها، خوبی‌هایی هم هست در زندگی. کلام حواری هم همین بود که در کنار بدی ها، خوبی ها (دندان سفید سگ) را هم باید دید. انسان باید به عالم با دو چشم نگاه کند. اگر با یک چشم بدی‌ها می‌بینی با چشم دیگر خوبی‌ها و زیبایی‌ها را ببین.

اگر اساسا بدی معنی نداشت، آیا خوبی وجود داشت؟ انسان هم غضب دارد و هم رحمت؛ انسان اگر همیشه گریه می‌کرد و خنده را نمی‌شناخت خوب بود؟ و اگر همیشه خنده می کرد و گریه را نمی دانست چطور؟ در این زوجیت، حکمتی است. دیالکتیک توحیدی یعنی همین مساله است.